تفریح 2
عزیزترینها
بخش دوم از تفریح کردن توی فضای آزاد را به طور مصور می توانید مشاهده کنید. (عجب جمله ای شد. آخه ساعت 2:30 بعد از نیمه شبه و چون شما وروجک ها خواب هستین مامان تونسته بشینه پای کامپیوتر و وبلاگتون را به روز کنه برای همین هم از این جملات استفاده می کنه)
مهیار با دوستش که دختر همسایمونه توی محوطه بازی جلوی خونه مشغوله دنبال بازیه
مهیار توی این عکس پا توی کفش پدرش کرده!!! (البته پا توی کفش کوچولویی های باباش کرده و از آنجا که این کفش هنوز به پاش اندازه نشده بود بعد از در آوردن آن از چهار جا پاش زخم شد. اینکه میگن نباید پا توی کفش بزرگترها کرد)
آقا سامیار هم آنقدر در تب و تاب بازیه که یک جا وای نمی ایسته تا یک عکس قشنگ ازش بندازیم.
سامیار مامان جان منتظر کسی هستی؟؟؟
مهیار هم که طبق معمول دستش به زمین مالیده شده و آنها را بالا نگه داشته تا کسی بیاد و دستهاش را براش تمیز کنه
سامیار دسته گلم میان سبزه و گل نشته
مهیارم هم ایضاً
سمیار, مهیار و دینا خوشگله در سبد خرید. در مرکز خرید الماس ایران در مینی سیتی
از چهره هرسه تاشون بر میاد که کلی کیف کردن از این چرخ سواری